سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنى امیه را مهلتى است که در آن مى‏تازند ، هر چند خود میان خود اختلاف اندازند . سپس کفتارها بر آنان دهن گشایند و مغلوبشان نمایند [ و مرود مفعل است از « ارواد » و آن مهلت و فرصت دادن است ، و این از فصیح‏ترین و غریبترین کلام است . گویى امام ( ع ) مهلتى را که آنان دارند به مسابقت جاى ، همانند فرموده است که براى رسیدن به پایان مى‏تازند و چون به نهایتش رسیدند رشته نظم آنان از هم مى‏گسلد . ] [نهج البلاغه]
 
جمعه 92 اسفند 2 , ساعت 6:0 عصر

هوالهادی

در بحث تفسیر بحثی مطرح شد درباره مطالعه روایات و اینکه یک شیوه این است که از «اصل»های روایی آغاز شود و به عنوان منبعی برای آشنایی با اصول روایی مقدمه بحار الانوار مطرح شد که صاحب بحار مآخذ خود را (که البته اعم از اصول روایی است) توضیح داده اند. ایشان در فصل اوّل از مقدّمه کتاب خود، مآخذ را با ذکر مؤلف نام می برند، و در فصل دوّم در باره اعتبار آنها به ترتیب بحث می کنند، که تلفیقی از فصل اوّل و دوّم در این جزوه گردآوری شده است. متاسفانه به علت مشکلی در وبلاگ نتوانستم کل متن را در یک صفحه وبلاگی قرار دهم و لذا با شماره 1 و 2 و 3 قرار دادم. انشاءالله بزودی سایتی راه اندازی خواهد شد و مطلب به طور یکجا در اختیار دوستان قرار خواهد گرفت.اما متن جزوه:

بسم الله الرّحمن الرّحیم


آشنائی با منابع روائی که منابع ینابیع حکمت، و مجمع بحرین قرآن و عترت، و سفن بحار انوار معرفت، و مجالی کلامکم نور و امرکم رشد هستند گنجی است که پس از دستیابی، ارزش آن بیشتر معلوم می شود، و یکی از راههای آن که می تواند نقطه شروع خوبی باشد آشنائی با مصادری است که بزرگان فنّ حدیث، جوامع عظیم روائی خود را از آنها گرفته اند یعنی جوامع روائیه ثانویه از قبیل وافی، وسائل، بحار، عوالم، مستدرک الوسائل و جامع احادیث الشیعه و غیر آنها که در کتاب وزین تأسـیس الشیعة الکرام لعلوم الاسلام 9 جامع روائی تا زمان خود ذکر کرده اند.
صاحـب وسـائـل در فائـده رابـعه از خاتـمه وسـائـل پس از ذکـر کتـبی که نزد ایشان بوده [ 82 کتاب] و ذکر کتبی که نزد ایشان نبوده ولی بواسطه نقل موثّقین از آنها، مأخذ قرار داده اند [ 96 کتاب] می فرمایند : « وأما ما نقلوا منه ـ ولم یصرّحوا باسمه ـ فکثیر جداً ، مذکور فی کتب الرجال ، یزید على ستة آلاف وستمائة کتاب ، على ما ضبطناه » [6600 کتاب] ؛ و صاحب بحار در فصل اوّل از مقدّمه کتاب خود، مآخذ را با ذکر مؤلف نام می برند، و در فصل دوّم در باره اعتبار آنها به ترتیب بحث می کنند، که تلفیقی از فصل اوّل و دوّم را در این جزوه می آوریم که مشتمل بر فوائد کثیره است.
مصادر جوامع ثانویه را می توان به سه دسته تقسیم کرد : اصول روائیه ، جوامع روائیه اوّلیه ( کتب اربعه) ، کتب و مصادری که از اصول روائیه نمی باشند و غالباً بعد از غیبت صغر? تا انتهای قرن دهم تألیف شده اند ، و در تعریف قسم اوّل فرموده اند : [ الذریعة إلى تصانیف الشیعة ج : 2 ص : 126] « الأصل هو عنوان صادق على بعض کتب الحدیث خاصة کما أن الکتاب عنوان یصدق على جمیعها فیقولون له کتاب أصل أو له کتاب و له أصل أو قال فی کتاب أصله أو له کتاب و أصل و غیر ذلک ، و إطلاق الأصل على هذا البعض لیس بجعل حادث من العلماء بل یطلق علیه الأصل بما له من المعنى اللغوی و ذلک لأن کتاب الحدیث إن کان جمیع أحادیثه سماعاً من مؤلفه عن الإمام ع أو سماعاً منه عمّن سمع عن الإمام ع فوجود تلک الأحادیث فی عالم الکتابة من صنع مؤلفها وجود أصلی بدوی ارتجالی غیر متفرع من وجود آخر فیقال له الأصل لذلک، و إن کان جمیع أحادیثه أو بعضها منقولا عن کتاب آخر سابق وجوده علیه و لو کان هو أصلا و ذکر صاحبه لهذا المؤلف أنه مرویاته عن الإمام ع و أذن له کتابتها و روایتها عنه لکنه لم یکتبها عن سماع الأحادیث عنه بل عن کتابته و خطه فیکون وجود تلک الأحادیث فی عالم الکتابة من صنع هذا المؤلف فرعاً عن الوجود السابق علیه» ؛ و در باره قسم دوّم تذکّر این نکته مفید است که صاحب بحار در عداد منابع کتاب خود کتب اربعه را نام نبرده اند و در ضمن کتب کثیره صدوق و شیخ قدهما فقیه و تهذیبین را ذکر نکرده اند ، و ظاهراً وجه آن این است که غرض از تألیف بحار یک نحو استدراکی برای کتب اربعه بوده است در قبال وافی و وسائل که اوّلی تنها جمع کتب اربعه و دوّمی در صدر منابع کتاب خود، کتب اربعه را به ترتیب : الکافی ، من لایحضره الفقیه ، التهذیب ، الاستبصار ذکر نموده و پس از آن عیون الاخبار و غیر آنرا آورده اند ، لذا مناسب است قبل از ورود در ذکر مصادر بحار یعنی دو فصل تلفیقی اوّل و دوّم بحار توضیح مختصری راجع به کتب اربعه آورده شود.
[ الذریعة إلى تصانیف الشیعة ج : 17 ص : 245] « الـکـافـی فی الحدیث و هو أجلّ الکتب الأربعة الأصول المعتمدة علیه لم یکتب مثله فی المنقول من آل الرسول ، لثقة الإسلام محمد بن یعقوب بن إسحاق الکلینی الرازی ، ابن أخت علان الکلینی ، و المتوفّى 328 ، مشتمل على أربعة و ثلاثین کتابا ، و ثلاثمائة و ستة و عشرین بابا ، و أحادیثه حصرت فی ستة عشر ألف حدیث ، الصحیح 5072 ، الحسن 144 ، الموثق 178 ، القوی 302 ، الضعیف 9485 ؛ و مائة و تسعة و تسعین حدیثا أزید من جمیع صحاح الستّ ، لأن الصحیحین أقلّ من سبعة آلاف ، و البقیة لا تبلغ التسعة ، أوّله : « الحمد لله المحمود لنعمته المعبود لقدرته» ، و کتبه فی الغیبة الصغرى فی مدّة عشرین سنة ، و لم یصنّف مثله فی الإسلام.»
[ الذریعة إلى تصانیف الشیعة ج : 22 ص : 232] « کتاب من لا یحضره الفقیه أحد الأصول الأربعة للشیعة المعتمد علیها عندهم ، للشیخ الصدوق أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی مصنّف نحو 300 کتاب ، و المتوفّى سنة 331 ، و هو أربعة أجزاء أحصیت أبوابها 636 أو 666 باباً و أحادیثها 5998 حدیثاً.»
[ الذریعة إلى تصانیف الشیعة ج : 4 ص : 504] « تهذیب الأحکام أحد الکتب الأربعة المجامیع القدیمة المعوّل علیها عند الأصحاب من لدن تألیفها حتى الیوم ، ألفه شیخ الطائفة أبو جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی المولود فی 385 و المتوفّى فی 460 ، استخرجه من الأصول المعتمدة للقدماء التی هیأها الله له و کانت تحت یده من لدن وروده إلى بغداد فی 408 إلى مهاجرته منها إلى النجف الأشرف فی 448 و من تلک الأصول ما کانت فی مکتبة أستاذه الشریف المرتضى المحتویة على ثمانین ألف کتاب کما هو مذکور فی التواریخ فی وجه تسمیته بالثمانینی و منها ما کانت فی مکتبة سابور المؤسسة للشیعة بکرخ بغداد التی لم تکن فی الدنیا مکتبة أحسن کتبا منها ، کانت کلها بخطوط الأئمة المعتبرة و أصولهم المحررة کما حکیناه عن یاقوت فی ج 2 ص 129 ، و قد خرج من قلمه الشریف تمام کتاب الطهارة إلى أوائل کتاب الصلاة بعنوان الشرح على مقنعة أستاذه الشیخ المفید الذی توفّی فی 413 و ذلک فی زمن حیاة المفید ، و کان عمره یومئذ خمساً و عشرین أو ستاً و عشرین سنة ، ثم تمّمه بعد وفاته ، و قد أنهیت أبوابه إلى ثلاثمائة و ثلاثة و تسعین باباً و أحصیت أحادیثه فی ثلاثة عشر ألف و خمسمائة و تسعین حدیثاً.»
[ الذریعة إلى تصانیف الشیعة ج : 2 ص : 14] « الاستبصار فیما اختلف من الاخبار لشیخ الطائفة أبی جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی المولود سنة 385 ، قدم من خراسان إلى العراق سنة 408 و هاجر من بغداد إلى الغریّ سنة 448 و هو أوّل من جعل النجف مرکزاً علمیًا تأوى إلیه الناس من کل فجّ عمیق ، توفّی فیها سنة 460 ، هو أحد الکتب الأربعة و المجامیع الحدیثیة التی علیها مدار استنباط الأحکام الشرعیة عند الفقهاء الاثنى عشریة منذ عصر المؤلف حتى الیوم ، یقع فی ثلاثة أجزاء ، جزءان منه فی العبادات و الثالث فی بقیة أبواب الفقه من العقود و الإیقاعات و الأحکام إلى الحدود و الدیات ، أوله « الحمد لله ولی الحمد و مستحقه» ، مشتمل على عدة کتب تهذیب الأحکام غیر أن هذا مقصور على ذکر ما اختلف فیه من الاخبار و طریق الجمع بینها و التهذیب جامع للخلاف و الوفاق.»
****************************
[ بحارالأنوار ج : 1 ص : 6 ] : الفصل الأول: فی بیان الأصول و الکتب المأخوذ منها و هی:
*(1) کتاب عیون أخبار الرضا ع-(2) و کتاب علل الشرائع و الأحکام-(3) و کتاب إکمال الدین و إتمام النعمة فی الغیبة-(4) و کتاب التوحید-(5) و کتاب الخصال-(6) و کتاب الأمالی و المجالس-(7) و کتاب ثواب الأعمال و عقاب الأعمال-(8) و کتاب معانی الأخبار-(9) و کتاب الهدایة-(10) و رسالة العقائد-(11) و کتاب صفات الشیعة-(12) و کتاب فضائل الشیعة-(13) و کتاب مصادقة الإخوان-(14) و کتاب فضائل الأشهر الثلاثة-(15) و کتاب النصوص -(16) و کتاب المقنع کلها للشیخ الصدوق أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی(1) رضوان الله علیه(305 - 381 هجرى). [ بحارالأنوار ج : 1 ص : 26] : [الفصل الثانی: فی بیان الوثوق على الکتب المذکورة و اختلافها فی ذلک. اعلم أن أکثر الکتب التی اعتمدنا علیها فی النقل مشهورة معلومة الانتساب إلى مؤلفیها ککتب الصدوق رحمه الله فإنها سوى الهدایة و صفات الشیعة و فضائل الشیعة و مصادقة الإخوان و فضائل الأشهر لا تقصر فی الاشتهار عن الکتب الأربعة التی علیها المدار فی هذه الأعصار و هی داخلة فی إجازاتنا و نقل منها من تأخر عن الصدوق من الأفاضل الأخیار و کتاب الهدایة أیضا مشهور لکن لیس بهذه المثابة و لقد یسر الله لنا منها کتبا عتیقة مصححة ککتاب الأمالی فإنا وجدنا منه نسخة مصححة معربة مکتوبة فی قریب من عصر المؤلف و کان مقروا على کثیر من المشایخ و کان علیه إجازاتهم و کذا کتاب الخصال عرضناه على نسختین قدیمتین کان على إحداهما إجازة الشیخ مقداد و کذا کتاب إکمال الدین استنسخناه من کتاب عتیق کان تاریخ کتابتها قریبا من زمان التألیف و کذا کتاب عیون أخبار الرضا ع فإنا صححنا الجزء الأول منه من کتاب مصحح کان یقال إنه بخط مصنفه رحمه الله و ظنی أنه لم یکن بخطه و لکن کان علیه خطه و تصحیحه.]
*(17) و کتاب الإمامة و التبصرة من الحیرة للشیخ الأجل أبی الحسن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه والد الصدوق(2) طیب الله تربتهما -(18) و أصل آخر منه أو من غیره من القدماء المعاصرین له و یظهر من بعض القرائن أنه تألیف الشیخ الثقة الجلیل هارون بن موسى التَلّعُکبری(3) رحمه الله.[ و کتاب الإمامة مؤلفه من أعاظم المحدثین و الفقهاء و علماؤنا یعدون فتاواه من جملة الأخبار و وصل إلینا منه نسخه قدیمة مصححة و الأصل الآخر مشتمل على أخبار شریفة متینة معتبرة الأسانید و یظهر منه جلالة مؤلفه.]
*(19) و کتاب قرب الإسناد للشیخ الجلیل الثقة أبی جعفر محمد بن عبد الله بن جعفر بن الحسین بن جامع بن مالک الحمیری القمی(4) و ظنی أن الکتاب لوالده و هو راو له کما صرح به النجاشی و إن کان الکتاب له کما صرح به ابن إدریس رحمه الله فالوالد متوسط بینه و بین ما أوردناه من أسانید کتابه.[ و کتاب قرب الإسناد من الأصول المعتبرة المشهورة و کتبناه من نسخة قدیمة مأخوذة من خط الشیخ محمد بن إدریس و کان علیها صورة خطه هکذا الأصل الذی نقلته منه کان فیه لحن صریح و کلام مضطرب فصورته على ما وجدته خوفا من التغییر و التبدیل فالناظر فیه یمهد العذر فقد بینت عذری فیه.]
*(20) و کتاب بصائر الدرجات للشیخ الثقة العظیم الشأن محمد بن الحسن الصفّار(5) [ و کتاب بصائر الدرجات من الأصول المعتبرة التی روى عنها الکلینی و غیره.]
*(21) و کتاب المجالس الشهیر بالأمالی-(22) و کتاب الغیبة-(23) و کتاب المصباح الکبیر-(24) و کتاب المصباح الصغیر-(25) و کتاب الخلاف-(26) و کتاب المبسوط-(27) و کتاب النهایة-(28) و کتاب الفهرست-(29) و کتاب الرجال-(30) و کتاب تفسیر التبیان-(31) و کتاب تلخیص الشافی-(32) و کتاب العدة فی أصول الفقه-(33) و کتاب الإقتصاد-(34) و کتاب الإیجاز فی الفرائض-(35) و کتاب الجمل-(36) و أجوبة المسائل الحائریة، و غیرها من الرسائل کلها لشیخ الطائفة محمد بن الحسن الطوسی(6) قدس الله روحه.[ و کتب الشیخ أیضا من الکتب المشهورة إلا کتاب الأمالی فإنه لیس فی الاشتهار کسائر کتبه لکن وجدنا منه نسخا قدیمة علیها إجازات الأفاضل و وجدنا ما نقل عنه المحدثون و العلماء بعده موافقا لما فیه.]
*(37) و کتاب الإرشاد-(38) و کتاب المجالس-(39) و کتاب النصوص-(40) و کتاب الإختصاص-(41) و الرسالة الکافیة فی إبطال توبة الخاطئة-(42) و رسالة مسار الشیعة فی مختصر التواریخ الشرعیة-(43) و کتاب المقنعة-(44) و کتاب العیون و المحاسن المشتهر بالفصول-(45) و کتاب المقالات-(46) و کتاب المزار-(47) و کتاب إیمان أبی طالب؛ و رسائل: -(48) ذبائح أهل الکتاب -(49) و المتعة -(50) و سهو النبی و نومه ص عن الصلاة -(51) و تزویج أمیر المؤمنین ع بنته من عمر -(52) و وجوب المسح -(53) و أجوبة المسائل السرویة -(54) و العکبریة -(55) و الإحدى و الخمسین، و غیرها -(56) و شرح عقائد الصدوق، کلها للشیخ الجلیل المفید محمد بن محمد بن النعمان(7) قدس الله لطیفه.[ و کتاب الإرشاد أشهر من مؤلفه رحمه الله و کتاب المجالس وجدنا منه نسخا عتیقة و القرائن تدل على صحته. و أما کتاب الإختصاص فهو کتاب لطیف مشتمل على أحوال أصحاب النبی ص و الأئمة ع و فیه أخبار غریبة و نقلته من نسخة عتیقة و کان مکتوبا على عنوانه کتاب مستخرج من کتاب الإختصاص تصنیف أبی علی أحمد بن الحسین بن أحمد بن عمران رحمه الله لکن کان بعد الخطبة هکذا قال محمد بن محمد بن النعمان حدثنی أبو غالب أحمد بن محمد الزراری و جعفر بن محمد بن قولویه إلى آخر السند و کذا إلى آخر الکتاب یبتدئ من مشایخ الشیخ المفید فالظاهر أنه من مؤلفات المفید رحمه الله و سائر کتبه للاشتهار غنیة عن البیان.]
*(57) و کتاب المجالس الشهیر بالأمالی للشیخ الجلیل أبی علی الحسن بن شیخ الطائفة(8) قدس الله روحهما.[ و أمالی ولده العلامة فی زماننا أشهر من أمالیه و أکثر الناس یزعمون أنه أمالی الشیخ و لیس کذلک کما ظهر لی من القرائن الجلیة و لکن أمالی ولده لا یقصر عن أمالیه فی الاعتبار و الاشتهار و إن کان أمالی الشیخ عندی أصح و أوثق.]
*(58) و کتاب کامل الزیارة للشیخ النبیل الثقة أبی القاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولویه(9).[ و کتاب کامل الزیارة من الأصول المعروفة و أخذ منه الشیخ فی التهذیب و غیره من المحدثین.]
*(59) و کتاب المحاسن و الآداب للشیخ الکامل الثقة أحمد بن محمد بن خالد البرقی(10). [ و کتاب المحاسن للبرقی من الأصول المعتبرة و قد نقل عنه الکلینی و کل من تأخر عنه من المؤلفین.]
*(60) و کتاب التفسیر للشیخ الجلیل الثقة علی بن إبراهیم بن هاشم القمی(11). [ و کتاب تفسیر علی بن إبراهیم من الکتب المعروفة و روى عنه الطبرسی و غیره.]
*(61) و کتاب العلل لولده الجلیل محمد(12). [ و کتاب العلل و إن لم یکن مؤلفه مذکورا فی کتب الرجال لکن أخباره مضبوطة موافقة لما رواه والده و الصدوق و غیرهما و مؤلفه مذکور فی أسانید بعض الروایات و روى الکلینی فی باب من رأى القائم ع عن محمد و الحسن ابنی علی بن إبراهیم بتوسط علی بن محمد و کذا فی موضع آخر من الباب المذکور عنه فقط بتوسطه و هذا مما یؤید الاعتماد و إن کان لا یخلو من غرابة لروایته عن علی بن إبراهیم کثیرا بلا واسطة بل الأظهر کما سنح لی أخیرا أنه محمد بن علی بن إبراهیم بن محمد الهمدانی(13) و کان وکیل الناحیة کما أوضحته فی تعلیقاتی على الکافی.]
*(62) و کتاب التفسیر لمحمد بن مسعود السلمی المعروف بالعیاشی(14) الشیخ الثقة الراویة للأخبار. [ و کتاب تفسیر العیاشی روى عنه الطبرسی و غیره و رأینا منه نسختین قدیمتین و عد فی کتب الرجال من کتبه لکن بعض الناسخین حذف أسانیده للاختصار و ذکر فی أوله عذرا هو أشنع من جرمه.]
*(63) و کتاب التفسیر المنسوب إلى الإمام الهمام الصمصام الحسن بن علی العسکری صلوات الله علیه و على آبائه و ولده الخلف الحجة. [ و کتاب تفسیر الإمام ع من الکتب المعروفة و اعتمد الصدوق علیه و أخذ منه و إن طعن فیه بعض المحدثین و لکن الصدوق رحمه الله أعرف و أقرب عهدا ممن طعن فیه و قد روى عنه أکثر العلماء من غیر غمز فیه.]
*(64) و کتاب روضة الواعظین و تبصرة المتعظین للشیخ محمد بن علی بن أحمد الفارسی(15) و أخطأ جماعة و نسبوه إلى الشیخ المفید و قد صرح بما ذکرناه ابن شهرآشوب فی المناقب و الشیخ منتجب الدین فی الفهرست و العلامة رحمه الله فی رسالة الإجازة و غیرهم و ذکر العلامة سنده إلى هذا الکتاب کما سنذکره فی المجلد الآخر من الکتاب إن شاء الله تعالى. ثم اعلم أن العلامة رحمه الله ذکر اسم المؤلف کما ذکرنا و سیظهر من کلام ابن شهرآشوب أن المؤلف محمد بن الحسن بن علی الفتال الفارسی و أن صاحب التفسیر و صاحب الروضة واحد و کذا ذکره فی کتاب معالم العلماء و یظهر من کلام الشیخ منتجب الدین فی فهرسته أنهما اثنان حیث قال محمد بن علی الفتال النیسابوری صاحب التفسیر ثقة و أی ثقة و قال بعد فاصلة کثیرة الشیخ الشهید محمد بن أحمد الفارسی مصنف کتاب روضة الواعظین. و قال ابن داود فی کتاب الرجال محمد بن أحمد بن علی الفتال النیسابوری المعروف بابن الفارسی لم خج [ رمز لم یرو عنهم و رجال الشیخ ] متکلم جلیل القدر فقیه عالم زاهد ورع قتله أبو المحاسن عبد الرزاق رئیس نیسابور الملقب بشهاب الإسلام لعنه الله انتهى و یظهر من کلامه أن اسم أبیه أحمد و أما نسبته إلى رجال الشیخ فلا یخفى سهوه فیه إذ لیس فی رجال الشیخ منه أثر مع أن هذا الرجل زمانه متأخر عن زمان الشیخ بکثیر کما یظهر من فهرست الشیخ منتجب الدین و من إجازة العلامة و من کلام ابن شهرآشوب و على أی حال یظهر مما نقلنا جلالة المؤلف و أن کتابه کان من الکتب المشهورة عند الشیعة. [ و کتاب روضة الواعظین ذکرنا أنه داخل فی إجازات العلماء الأعلام و نقل عنه الأفاضل الکرام و قد عرفت حاله و حال مؤلفه مما نقلنا عن سلفنا الفخام.]
*(65) و کتاب إعلام الورى بأعلام الهدى-(66) و رسالة الآداب الدینیة-(67) و تفسیر مجمع البیان-(68) و تفسیر جامع الجوامع کلها للشیخ أمین الدین أبی علی الفضل بن الحسن بن الفضل الطبرسی(16) المجمع على جلالته و فضله و ثقته. [ و کذا کتاب إعلام الورى و مؤلفه أشهر من أن یحتاج إلى البیان و هو عندی بخط مؤلفه رحمه الله. و رسالة الآداب أیضا معروفة أخذ عنها ولده فی المکارم و أما تفسیراه الکبیر و الصغیر فلا یحتاجان إلى التشهیر.]
*(69) و کتاب مکارم الأخلاق و ینسب إلى الشیخ المذکور أبی علی و هو غیر صواب بل هو تألیف أبی نصر الحسن بن الفضل(17) ابنه کما صرح به ولده الخلف فی کتاب مشکاة الأنوار و الکفعمی فیما ألحق بالدروع الواقیة و فی البلد الأمین. [ و کتاب المکارم فی الاشتهار کالشمس فی رابعة النهار و مؤلفه قد أثنى علیه جماعة من الأخیار.]
*(70) و کتاب مشکاة الأنوار لسبط الشیخ أبی علی الطبرسی(18) [ علی بن حسن بن فضل] ألفه تتمیما لمکارم الأخلاق تألیف والده الجلیل. [ و کتاب مشکاة الأنوار کتاب ظریف مشتمل على أخبار غریبة.]
*(71) و کتاب الإحتجاج و ینسب هذا أیضا إلى أبی علی و هو خطأ بل هو تألیف أبی منصور أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی(19) کما صرح به السید بن طاوس فی کتاب کشف المحجة و ابن شهرآشوب فی معالم العلماء و سیظهر لک مما سننقل من کتاب المناقب لابن شهرآشوب أیضا. [ و کتاب الإحتجاج و إن کانت أکثر أخباره مراسیل لکنها من الکتب المعروفة المتداولة و قد أثنى السید ابن طاوس على الکتاب و على مؤلفه و قد أخذ عنه أکثر المتأخرین.]
*(72) و کتاب المناقب-(73) و کتاب معالم العلماء-(74) و کتاب بیان التنزیل-(75) و رسالة متشابه القرآن کلها للشیخ الفقیه رشید الدین أبی جعفر محمد بن علی بن شهرآشوب المازندرانی(20). [ و کتابا المناقب و المعالم من الکتب المعتبرة قد ذکرهما أصحاب الإجازات و مؤلفهما أشهر فی الفضل و الثقة و الجلالة من أن یخفى حاله على أحد. و بیان التنزیل کتاب صغیر الحجم کثیر الفوائد أخذنا منا یسیرا لکون أکثره مذکورا فی غیره.]

*(76) و کتاب کشف الغمة للشیخ الثقة الزکی علی بن عیسى الإربلی(21). [ و کتاب کشف الغمة من أشهر الکتب و مؤلفه من العلماء الإمامیة المذکورین فی سند الإجازات.]
*(77) و کتاب تحف العقول عن آل الرسول تألیف الشیخ أبی محمد الحسن بن علی بن شعبة(22). [ و کتاب تحف العقول عثرنا منه على کتاب عتیق و نظمه یدل على رفعة شأن مؤلفه و أکثره فی المواعظ و الأصول المعلومة التی لا نحتاج فیها إلى سند.]
*(78) و کتاب العمدة-(79) و کتاب المستدرک-(80) و کتاب المناقب کلها فی أخبار المخالفین فی الإمامة للشیخ أبی الحسین یحیى بن الحسن بن الحسین بن علی بن محمد بن البطریق الأسدی(23). [ و کتاب العمدة و مؤلفه مشهوران مذکوران فی أسانید الإجازات و کذا المناقب و أما المستدرک فعندنا منه نسخة قدیمة نظن أنها بخط مؤلفها.]
*(81) و کتاب کفایة الأثر فی النصوص على الأئمة الاثنی عشر للشیخ السعید علی بن محمد بن علی الخزاز القمی(24). [ و کتاب الکفایة کتاب شریف لم یؤلف مثله فی الإمامة و هذا الکتاب و مؤلفه مذکوران فی إجازة العلامة و غیرها و تألیفه أدل دلیل على فضله و ثقته و دیانته و وثقه العلامة فی الخلاصة قال کان ثقة من أصحابنا فقیها وجها و قال ابن شهرآشوب فی المعالم علی بن محمد بن علی الخزاز الرازی و یقال له القمی و له کتب فی الکلام و فی الفقه من کتبه الکفایة فی النصوص.]
*(82) و کتاب تنبیه الخاطر و نزهة الناظر [ مجموعه ورّام ] للشیخ الزاهد ورّام بن عیسى بن أبی النجم بن ورام بن حمدان بن خولان بن إبراهیم بن مالک الأشتر(25) و السند إلى هذا الکتاب مذکور فی الإجازات و ذکره الشیخ منتجب الدین فی الفهرس و قال إنه عالم فقیه صالح شاهدته بحلة و وافق الخبر الخبر و أثنى علیه السید ابن طاوس. [ و کذا کتاب تنبیه الخاطر و مؤلفه مذکوران فی الإجازات مشهوران لکنه رحمه الله لما کان کتابه مقصورا على المواعظ و الحکم لم یمیز الغث من السمین و خلط أخبار الإمامیة بآثار المخالفین و لذا لم نذکر جمیع ما فی ذلک الکتاب بل اقتصرنا على نقل ما هو أوثق لعدم افتقارنا ببرکات الأئمة الطاهرین ع إلى أخبار المخالفین.]
*(83) و کتاب مشارق الأنوار-(84) و کتاب الألفین للحافظ رجب البرسی(26) و لا أعتمد على ما یتفرد بنقله لاشتمال کتابیه على ما یوهم الخبط و الخلط و الارتفاع و إنما أخرجنا منهما ما یوافق الأخبار المأخوذة من الأصول المعتبرة. [ و کتابا مشارق الأنوار و الألفین قد عرفت حالهما.]
*(85) و کتاب الذکرى-(86) و کتاب الدروس-(87) و کتاب القواعد-(88) و کتاب البیان-(89) و کتاب الألفیة-(90) و کتاب النفلیة-(91) و کتاب نکت الإرشاد-(92) و کتاب المزار-(93) و رسالة الإجازات-(94) و کتاب اللوامع-(95) و کتاب الأربعین-(96) و رسالة فی تفسیر الباقیات الصالحات کلها للشیخ العلامة السعید الشهید محمد بن مکی(27) قدس الله لطیفه-(97) و کتاب الإستدراک-(98) و کتاب الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة له قدس سره أیضا کما أظن و الأخیر عندی منقولا عن خطه رحمه الله و سائر رسائله و أجوبة مسائله. [ و مؤلفات الشهید مشهورة کمؤلفها العلامة إلا کتاب الإستدراک فإنی لم أظفر بأصل الکتاب و وجدت أخبارا مأخوذة منه بخط الشیخ الفاضل محمد بن علی الجبعی و ذکر أنه نقلها من خط الشهید رفع الله درجته و الدرة الباهرة فإنه لم یشتهر اشتهار سائر کتبه و هو مقصور على إیراد کلمات وجیزة مأثورة عن النبی ص و کل من الأئمة صلوات الله علیهم أجمعین.]
*(99) و کتاب الدرر و الغرر-(100) و کتاب تنزیه الأنبیاء-(101) و کتاب الشافی-(102) و کتاب شرح قصیدة السید الحمیری-(103) و کتاب جمل العلم و العمل-(104) و کتاب الإنتصار-(105) و کتاب الذریعة-(106) و کتاب المقنع فی الغیبة-(107) و رسالة تفضیل الأنبیاء على الملائکة ع-(108) و رسالة المحکم و المتشابه-(109) و کتاب منقذ البشر من أسرار القضاء و القدر-(110) و أجوبة المسائل المختلفة کلها للسید المرتضى علم الهدى أبی القاسم علی بن الحسین الموسوی(28) نور الله ضریحه.-(111) و کتاب عیون المعجزات ینسب إلیه و لم یثبت عندی إلا أنه کتاب لطیف عندنا منه نسخة قدیمة و لعله من مؤلفات بعض قدماء المحدثین یروی عن أبی علی محمد بن هشام و عن محمد بن علی بن إبراهیم.
*(112) و کتاب نهج البلاغة-(113) و کتاب خصائص الأئمة-(114) و کتاب المجازات النبویة-(115) و تفسیر القرآن للسید الرضی محمد بن الحسین الموسوی(29) قدس سره. [ و کتب السیدین الجلیلین کمؤلفیها لا تحتاج إلى البیان.]
*(116) و کتاب طب الأئمة علیهم السّلام لأبی عتاب عبد الله بن بسطام بن سابور الزیات(30) و أخیه الحسین بن بسطام(31) ذکرهما النجاشی من غیر توثیق و ذکر أن لهما کتابا جمعاه فی الطب. [ و کتاب طب الأئمة من الکتب المشهورة لکنه لیس فی درجة سائر الکتب لجهالة مؤلفه و لا یضر ذلک إذ قلیل منه یتعلق بالأحکام الفرعیة و فی الأدویة و الأدعیة لا نحتاج إلى الأسانید القویة.]
*(117) و کتاب صحیفة الرضا المسندة إلى شیخنا أبی علی الطبرسی رحمه الله بإسناده إلى الرّضا علیه السّلام. [ و کتاب صحیفة الرضا ع من الکتب المشهورة بین الخاصة و العامة و روى السید الجلیل علی بن طاوس منها بسنده إلى الشیخ الطبرسی رحمه الله و وجدت أسانید فی النسخ القدیمة منه إلى الشیخ المذکور و منه إلى الإمام ع و قال الزمخشری فی کتاب ربیع الأبرار کان یقول یحیى بن الحسین الحسینی فی إسناد صحیفة الرضا لو قرئ هذا الإسناد على أذن مجنون لأفاق و أشار النجاشی فی ترجمة عبد الله بن أحمد بن عامر الطائی و ترجمة والده راوی هذه الرسالة إلیها و مدحها و ذکر سنده إلیها و بالجملة هی من الأصول المشهورة و یصح التعویل علیها.]
*(118) و کتاب طب الرّضا علیه السّلام کتبه للمأمون و هو معروف بالرسالة الذهبیة. [ و کذا کتاب طب الرضا من الکتب المعروفة و ذکر الشیخ منتجب الدین فی الفهرست أن السید فضل الله بن علی الراوندی کتب علیه شرحا سماه ترجمة العلوی للطب الرضوی و قال ابن شهرآشوب فی المعالم فی ترجمة محمد بن الحسن بن جمهور القمی له الملاحم و الفتن الواحدة و الرسالة الذهبیة عن الرضا صلوات الله علیه فی الطب انتهى و ذکر الشیخ فی الفهرست نحو ذلک و ذکر سنده إلیه و سنورده بتمامه فی کتاب السماء و العالم فی أبواب الطب.]
*(119) و کتاب فقه الرّضا علیه السّلام أخبرنی به السید الفاضل المحدث القاضی أمیر حسین طاب ثراه ما ورد أصفهان قال قد اتفق فی بعض سنی مجاورتی بیت الله الحرام أن أتانی جماعة من أهل قم حاجین و کان معهم کتاب قدیم یوافق تاریخه عصر الرضا صلوات الله علیه و سمعت الوالد رحمه الله أنه قال سمعت السید یقول کان علیه خطه صلوات الله علیه و کان علیه إجازات جماعة کثیرة من الفضلاء و قال السید حصل لی العلم بتلک القرائن أنه تألیف الإمام ع فأخذت الکتاب و کتبته و صححته فأخذ والدی قدس الله روحه هذا الکتاب من السید و استنسخه و صححه و أکثر عباراته موافق لما یذکره الصدوق أبو جعفر بن بابویه فی کتاب من لا یحضره الفقیه من غیر سند و ما یذکره والده فی رسالته إلیه و کثیر من الأحکام التی ذکرها أصحابنا و لا یعلم مستندها مذکورة فیه کما ستعرف فی أبواب العبادات. [ و کتاب فقه الرضا ع قد عرفت حاله.]
*(120) و کتاب المسائل المشتمل على جلّ ما سأله السید الشریف الجلیل النبیل علی بن الإمام الصادق جعفر بن محمد(32) أخاه الکاظم صلوات الله علیهم أجمعین. [ و کتاب المسائل أحادیثه موافقة لما فی الکتب المتداولة و راویه أشهر من أن یخفى حاله و جلالته على أحد.]

*(121) و کتاب الخرائج و الجرائح للشیخ الإمام قطب الدین أبی الحسن سعید بن هبة الله بن حسن الراوندی(33).-(122) و کتاب قصص الأنبیاء له أیضا على ما یظهر من أسانید الکتاب و اشتهر أیضا و لا یبعد أن یکون تألیف فضل الله بن علی بن عبید الله الحسنی الراوندی(34) کما یظهر من بعض أسانید السید بن طاوس و قد صرح بکونه منه فی رسالة النجوم و کتاب فلاح السائل و الأمر فیه هیّن لکونه مقصورا على القصص و أخباره جلها مأخوذة من کتب الصدوق رحمه الله.-(123) و کتاب فقه القرآن للأول أیضا.-(124) و کتاب ضوء الشهاب شرح شهاب الأخبار للثانی فضل الله رحمه الله-(125) و کتاب الدعوات-(126) و کتاب اللباب-(127) و کتاب شرح نهج البلاغة-(128) و کتاب أسباب النزول له أیضا. [ و کتابا الخرائج و فقه القرآن معلوما الانتساب إلى مؤلفهما الذی هو من أفاضل الأصحاب و ثقاتهم و الکتابان مذکوران فی فهارس العلماء و نقل الأصحاب عنهما. و کتاب الدعاء وجدنا منه نسخة عتیقة و فیه دعوات موجزة شریفة مأخوذة من الأصول المعتبرة مع أن الأمر فی سند الدعاء هیّن. و کتاب القصص قد عرفت حاله و عرضناه على نسخة کان علیها خط الشهید الثانی رحمه الله و تصحیحه. و کتاب ضوء الشهاب کتاب شریف مشتمل على فوائد جمة خلت عنها کتب الخاصة و العامة. و کتاب اللباب مشتمل على بعض الفوائد. و شرح النهج مشهور معروف رجع إلیه أکثر الشراح. و کتاب أسباب النزول فیه فوائد.]
*(129) و کتاب ربیع الشیعة-(130) و کتاب أمان الأخطار-(131) و کتاب سعد السعود-(132) و کتاب کشف الیقین فی تسمیة مولانا أمیر المؤمنین ع-(133) و کتاب الطرائف-(134) و کتاب الدروع الواقیة-(135) و کتاب فتح الأبواب فی الاستخارة-(136) و کتاب فرج المهموم بمعرفة منهج الحلال و الحرام من علم النجوم-(137) و کتاب جمال الأسبوع-(138) و کتاب إقبال الأعمال-(139) و کتاب فلاح السائل-(140) و کتاب مهج الدعوات-(141) و کتاب مصباح الزائر-(142) و کتاب کشف المحجة لثمرة المهجة-(143) و کتاب اللهوف على أهل الطفوف-(144) و کتاب غیاثسلطان الورى-(145) و کتاب المجتنى-(146) و کتاب الطرف-(147) و کتاب التحصین فی أسرار ما زاد على کتاب الیقین-(148) و کتاب الإجازات-(149) و رسالة محاسبة النفس کلها للسید النقیب الثقة الزاهد جمال العارفین أبی القاسم علی بن موسى بن جعفر بن محمد بن طاوس الحسنی(35).



لیست کل یادداشت های این وبلاگ